شرکت کیا کره جنوبی یک ده پیش تنها به خاطر عرضه خودروهای با قیمت بسیار رقابتی شناخته می شد. نه کسی به طراحی آن ها توجه می کرد و نه حتی نام های عجیب غریب همچون Sephia و ORA برای خریداران آن مهم بود. در هر صورت یک دهه پیش شرکت کیا آن طور که فکر می کنید شرکت ناموفقی نبود.
در سال 2006 میلادی آن ها به فروش 1.141.000 دستگاه رسیدند. در آن سال تنها کیا سورنتو به عنوان یک شاسی بلند خوش تیپ برای کیا نقش بازی می کرد و در همین سال بود که پیتر شرایر از گروه فولکس واگن و آئودی به این شرکت پیوست.
این حرکت در نوع خود بی سابقه بود و باعث سر و صداهای بسیار زیادی شد. در واقع با این حرکت کیا قدم اول را برای تبدیل شدن به یک برند جهانی و بزرگ را محکم بر داشت.
او نه تنها در طراحی محصولات این شرکت به صورت کامل آزادی عمل داشت بلکه حضور او در مقابل رسانه های مختلف به عنوان طراح این شرکت کره ای کمک فراوانی برای به سر زبان افتادن نام کیا می کرد.
او به هر دو زبان انگلیسی و آلمانی مسلط بود. به همین دلیل روزنامه نگاران غربی بسیار مشتاق بودند تا با مردی صحبت کنند که حاضر شد جایگاهش در بزرگ ترین خودروساز اروپا را از دست بدهد و به یک شرکت به نسبت کوچک شرق آسیایی نقل مکان کند.
یک دهه بعد او به مقدار بسیار زیادی باعث اعتبار بخشی به نام کیا شد. این شرکت تحت کنترل هیوندای بیش از 3 میلیون خودرو در سال 2016 خواهد فروخت.
این رقم کیا را تبدیل به نهمین خودروساز بزرگجهان می کند. این حجم از موفقیت آن هم در طول چنین زمان کوتاهی واقعا غیر قابل باور است.
یکی از دیگر دلایل موفقیت این شرکت استفاده از منابع عظیم شرکت مادر یعنی هیوندای است و با اشتراک گذاری پلت فرم ها و همینطور شبکه های فروش قدرتمند و بازاریابی بسیار عالی، کیا را تبدیل به موفق ترین برند خودروسازی دنیا کرده است.
اما نقش و جایگاه طراحی در این موفقیت چقدر نقش داشته است. اولین قدم در هر کسب و کاری عرضه محصولی است که خریدار را در نگاه اول مجذوب خود کند و نقش آن فوق العاده پر اهمیت به شمار می رود.
همانطور که شرایر توضیح می دهد “وقتی برای اولین بار با چانگ ایی سون رئیس شرکت کیا ملاقات کرد. مسئله طراحی برای او بسیار مهم بود، همانطور که طراحی مبلمان هتلی که در حال صحبت با او بودم جلوه اساسی به این هتل داده بود.
اگر چه شرایر در سال 2013 به منسب طراح هیوندای هم رسید و تبدیل به اولین خارجی در این گروه صنعتی شد که تا سطح ریاست بالا رفته است.
در ادامه چانگ و او برای هویت بخشی و ایجاد یک شخصیت خاص برای هر دو برند به بحث پرداختند و نتیجه کار آنطور که شرایر می گوید: استفاده از یک سری نماد خاص برای طراحی محصولات هر دو برند در راستا متفاوت!
“من و چانگ همیشه بر سر این که چه کسی اولین بار این مسئله را مطرح کرد دعوا داشته ایم. اما در هر صورت ایده او بود که هر شرکت به این شکل توصیف کنیم”.
این صحبت ها نقش راه خوبی به من داد و تا به امروز هم من از این مسئله استفاده می کنم. این بخشی از فلسفه طراحی ما و همینطور بخشی از تفاوت ما با سایرین است.
هر برف کریستالی از یک شکل خاص و روشن برخوردار است، اما در طراحی محصولات هیوندای که به صورت مستقیم از طبیعت الهام گرفته شده است به ما نشان می دهد که آب می تواند در اشکالمتفاوتی پدیدار شود”.
شرایر هرگز نقش کوچکی در ساخت محصولات آئودی و فولکس واگن نداشته است. از فولکس واگن بیتل جدید گرفته تا گلف های MK4 و MK5 و همینطور مدل های متفاوتی از آئودی همچون TT ،A2 ،A3 ،A4 ،A6 و A8 را شکل داده است.
فردیناند پیچ (مدیر ارشد فولکس واگن) در سال 2012 گفته بود که ما نباید به او اجازه ترک شرکت را می دادیم.
او می گوید:”همیشه هدف این را داشتم تا یک چیز با هویت را طراحی کنم. جلوپنجره معروف به ببری کار شده در تمامی مدل های امروزی کیا، آن چیزی بود که طراحی این شرکت را از حالت خنثی بودن خارج کرد.
وقتی که اولین بار کار را در این شرکت آغاز کردم، مطمئن بودم که با حضور من شاهد تغییراتی خواهیم بود اما هرگز خواب چنین موفقیت عظیمی را هم نمی دیدم. در واقع این تنها نشان دهنده توانایی ها شما نیست و این مورد بستگی به شرایط کار و نحوه تعامل شما با اطرافیان نیز دارد”.
او به وضوح از کار کردن در کره جنوبی لذت می برد و نه تنها مسئول طراحی شرکت کیا بلکه هیوندای و جنسیس (یک نام تجاری جدید برای عرضه محصولات لوکس این خودروساز کره ای) محسوب می شود.
او توضیح می دهد که فرهنگ بسیار قوی در کره وجود دارد و در کنار آن زندگی مدرن با همه وسایل الکترونیکی نشان دهنده ترقی این کشور است.
“من با هنرمندان و معماران کره ای در ارتباط هستم و همیشه در حال ملاقات با مردم این کشور و همینطور در حال سفر به تمامی نقاط این کشور هستم به همین دلیل دائما یک چشم انداز جدید برای من به وجود می آید”.
پس در نهایت باید گفت که فرهنگ کره ای در طراحی محصولات این شرکت رخنه کرده است و او اینطور جواب می دهد که”من اینطور فکر می کنم. مردم می گویند که خودروهای شما ظاهری اروپایی دارد، شاید این حرف درست باشد اما به صورت مطلق خیر. شاید سخت باشد که بخواهیم به ریز جزئیات بپردازیم. اما این نقطه ای است که تفاوت ما را با دیگران نشان می دهد”.
او از باز بودن دست تیم طراحی در تمام استدیوهای کیا همچون سئول، آلمان، ایالات متحده و ژاپن می گوید. او به همه طراحان می گوید که باید همچون یک تکه کریستال برفی باشد و باید درک خوبی از این برند داشته باشند.
“من همیشه در مورد سادگی خطوط مستقیم به عنوان یک فلسفه طراحی صحبت می کنم. شما بر روی یک خودرو هیچ خط راستی را مشاهده نمی کنید اما حفظ سادگی و یک طراحی تمیز اسمش پر کاری نیست”.
چندین مدل از محصولات کیا دارای طراحی متمایز با جزئیات خاص به خود هستند. مثلا ستون عقب اوپتیما و یا کروم کاری زیر پنجره های کیا اسپورتیج نسل قبل.
از او پرسیدم که آیا کیا با همین روند قصد ارائه جزئیات متمایزی را دنبال خواهد کرد یا خیر؟
او پاسخ داد: “ما در تلاشیم تا این کار را انجام دهیم. راه حل به کار رفته در اوپتیما منحصر به فرد بود. اما این می تواند چالش بر انگیز و سخت باشد، زیرا با این کار یک تورم بی دلیل در طراحی خودروهای مان به راه خواهد انداخت.
با این حال ما در تلاشیم تا چیزهای غیر معمول را به خودروهایمان بیاوریم، مثلا همان کاری که با سقف همه اتومبیل هایمان کرده ایم.
“برای این که این مورد را ملموس تر توضیح دهم باید بگویم که در رستورانی نشسته بودم که از سطح خیابان کمی بالاتر بود و تنها می شد بالای شیشه جلو ماشین ها را دید، با این حال من به راحتی قادر بودم که بگویم این کدام یک از مدل های کیاست”.
شرایر به صورت فیزیکی طراحی ها را انجام نمی دهد و به جای آن با هدایت و رهنمود های خود به طراحان گروهش یک اتومبیل را طراحی می کند.
او می گوید که من نباید اتومبیل خودم را طراحی کنم زیرا این باعث می شود که وارد رقابت با طراحان گروه بشوم و این حقیقتا اوضاع جالبی را به وجود نخواهد آورد.
من به سراغ نمونه های اولیه می روم و سعی می کنم که در طولانی مدت آن ها را بررسی کنم و سپس با مشورت با طراح طرح و ارائه گزینه های مختلف به نتیجه می رسیم.
مثلا آیا تا به حال به بالا یا پایین کردن این خط فکر کردی؟ یا من نمی توانم طرحت را بدون آن تحمل کنم، پس حتما این نکته را به طرحت اضافه کن. این نشان دهنده یک وسواس خلاقانه است که باعث شده تا چنین موفقیت عظیمی نصیب شرکتی چون کیا شود.