یکی از مفاهیمی که همهٔ ما با آن آشنایی داریم عشق است؛ اما عشق واقعی سخت است زیرا زمان زیادی باید صرف شود تا کسانی که در یک رابطهٔ طولانیمدت با یکدیگر قرار دارند، بدون توجه به اینکه کاملاً متناسب همدیگر هستند یا نه، بتوانند در کمال تفاهم و بدون هیچگونه مشکل یا تنشی باهم زندگی کنند؛ بنابراین طول میکشد تا یک نفر بتواند نقصهای شریک زندگی خود را پذیرفته و برای رفع آنها تلاش کند. عشق به ماشین هم هیچ تفاوتی با آنچه که در اینجا بیان کردیم ندارد. علاقهمندان به خودرو باافتخار عشق خود به یک ماشین را اعلام کرده و از آن در برابر همه دفاع میکنند.
این در حالی است که آنها میدانند هیچ ماشینی کامل و بدون نقص نیست و حداقل یکچیز در خودروی مورد علاقۀشان وجود دارد که آنرا دوست ندارند و اگر میتوانستند آنرا تغییر میدادند. حتی گاهی اوقات یک خودرو چندین نقص دارد ولی ما بازهم آنرا دوست داریم. به نظر من آلفارومئو جولیا 2017 همینطور است. عشق به این ماشین، عشقی افسانهای است و من در هر حالی عاشق آن هستم. حتی با وجودی که عیوب جولیا را میدان ولی بازهم در خریدش شک نمیکنم. با این مقدمه در ادامهٔ این مطلب نخستین تجربهٔ رانندگی با این سدان خوشتیپ ایتالیایی را به رشتهٔ تحریر درمیآوریم.
آزمایش را با نسخهٔ اسپرت و عملکردی جولیا Quadrofoglio آغاز میکنیم. بزرگترین تصمیم آلفارومئو، عدم ارائهٔ گیربکس دستی برای این سدان اسپرت در ایالاتمتحده است زیرا همگی میدانیم که تقاضا برای گیربکسهای دستی بسیار پایین آمده است بهگونهای که تا اواخر سال گذشته بامو گزارش داد که تنها 25 درصد از فروش مدل M3 را نمونههای گیربکس دستی تشکیل دادهاند. در عوض ما در جولیا Q از یک گیربکس هشت سرعتهٔ اتوماتیک ZF استفاده میکردیم. ضریب پنج دندهٔ اول این گیربکس کوتاه است و همواره دور موتور را بالا و قدرت را در بیشترین میزان ممکن نگه میدارد. تعویض دندهها نیز در کمتر از 100 میلیثانیه انجام میشود. تعویض دندهای که واقعاً سریع است.
همچنین عملکرد کلی گیربکس نیز روان است هرچند که به نظر میرسد آلفا برای افزایش جذابیت رانندگی گاهی عمداً تعویض دندهها را با تکان همراه کرده است. معکوس کشیدنها نیز به همان اندازه سریع است و پاسخ به فشردن پدالهای آلومینیومی تعویض دندهٔ پشت فرمان نیز تقریباً آنی است. علاوه بر این، حالت دستی این گیریکس، دستی واقعی و کامل است؛ یعنی در صورت بالا بردن دور موتور دنده را بیشتر نمیکند؛ اما خوشبختانه اگر سعی در معکوس دادن داشته باشید و دندهٔ موردنظر بیشازحد برای دور موتور کم باشد، سیستم تعویض دنده را انجام نمیدهد اما معکوس دادن یکلحظه بعد و پسازاینکه دور موتور بهاندازهٔ کافی کاهش پیدا کرد انجام میشود.
اما در زیر کاپوت این سوپرسدان وحشی ایتالیایی یک نیروگاه 2.9 لیتری V6 توئین توربو توانمند نهفته است. این موتور کاملاً جدید 505 اسب بخار قدرت و 600 نیوتن متر گشتاور تولید میکند. حجم کم پیشرانه و قدرت تولیدی بالا به معنای وجود توربوهای بزرگ است و توربوهای بزرگ عموماً یعنی وجود تأخیر توربو؛ اما هرچند جولیا از هیچ سیستم ضد تأخیری استفاده نمیکند ولی گیربکس سخت کار میکند تا در سریعترین زمان ممکن دور موتور را بالا برده و قدرت را در اختیار راننده قرار دهد. بااینحال در زیر دور 3500 rpm، شتاب نسبتاً مناسب است اما بههیچوجه نزدیک به قابلیتهای موتور نیست. در 3500 rpm توربوها از خواب بیدار میشوند و نهایتاً در 4000 rmp آمادهٔ حمله هستند؛ بنابراین اگر میخواهید خشم کامل موتور جولیا را تجربه کنید باید تماموقت در دورهایی بالاتر از 4000 rpm رانندگی کنید.
به لطف ضریب کوتاه دندهها، این اتومبیل برای رانندگی روزانه هم دلپذیر است و بهطورمعمول سواری خوبی دارد؛ اما اگر میخواهید جولیا Q به همان صورتی رانندگی کند که برای آن طرحی شده است، باید خودرو را در حالت پویا قرار دهید که در این صورت پدال گاز و گیربکس همان پاسخی را میدهند که میخواهید درحالیکه در این حالت یک گزینه هم برای قرار دادن کمکفنرها در حالت نرم وجود دارد. بدین ترتیب همهچیز نرمتر شده و رانندگی آرامشبخشتر خواهد شد. غیر از حالات رانندگی عادی، پویا و مسابقه، یک حالت اقتصادی هم وجود دارد که ما تمایلی به استفاده از آن نداشتیم.
اما حالت مسابقه یک جواهر است. در این حالت پدال گاز بسیار پاسخگو شده و به سوئیچی برای 500 اسب بخار قدرت تبدیل میشود. سیستم کنترل پایداری کمتر دخالت کرده و اجازه میدهد که تا حد لازم عقب خودرو منحرف شود. شاید به میزان 20 درجه و این در حالی است که کنترل خودرو حتی در این وضعیت هم بهآسانی انجام میشود. همچنین بهآسانی میتوان خودرو را دچار بیشفرمانی نمود اما وضعیت کمفرمانی سختتر انجام میگیرد. این ویژگیها موجب میشود که جولیا Q در پیست خودرویی هیجانانگیز و جذاب احساس شود بدون اینکه ترسناک و غیرقابلپیشبینی باشد.
فرمان جولیا سریعترین فرمانی است که من تاکنون در یک خودروی سدان مشاهده کردهام. این فرمان دارای نسبت 11 به یک بوده و بسیار پاسخگو دقیق است. این در حالی است که جولیا Q در پیچها به یک سوپراسپرت موتور وسط تبدیل میشود. برای این سوپرسدان ترمزهای برمبو کربن سرامیکی قابل سفارش هستند که بسیار قدرتمند عمل کرده و ماشین را بهراحتی متوقف میسازند اما این ترمزها احساسی مصنوعی داشته و هیچ احساسی را منتقل نمیکنند. هنگامیکه در حال حرکت در یک پیچ تنگ در پیست هستید، احساس خوب پدال ترمز میتواند تا حد زیادی اعتمادبهنفس راننده را افزایش دهد و این چیزی است که در جولیا وجود ندارد.
دو نوع از خریداران زمینههای مشترکی را در جولیا Q پیدا خواهند کرد زیرا آلفا در این ماشین تعادل فوقالعادهای بین سفتی لازم برای هندلینگ عملکردی و کیفیت سواری روزمره برقرار کرده است بهگونهای که هرچند سواری این سدان خشک و اسپرت است اما هرگز خشن و ناراحتکننده نیست. حرکات بدنه دقیقاً کنترلشده هستند و درمجموع خودرو چابکتر از وزن 1720 کیلوگرمی خود احساس میشود. این کیفیت سواری عالی در کنار کابینی قرار گرفته است که به طرز شگفتآوری آرام و بیصدا است درحالیکه کاپوت و صندلیهای آنهم از فیبر کربن ساخته شدهاند. جولیا Q در بزرگراهها کاملاً ساکت است و تنها بعد از رد کردن سرعت 150 کیلومتر در ساعت کمی صدای باد به گوش میرسد که موجب میشود بدون آنکه متوجه شوید بهراحتی با سرعتهایی بیشازحد مجاز حرکت کنید.
صندلیهای فیبر کربنی این سدان اسپرت ایتالیایی نیز با وجود ظاهر زیبا و اسپرت، کاملاً راحت هستند. این صندلیها در پیست بهخوبی بدن را حفظ میکنند اما در هنگام حرکت کروز در جاده هم راحت باقی میمانند. در عقب هم صندلیها کاملاً راحت هستند و سرنشینان از فضای زیاد شانه و زانو لذت میبرند هرچند که وجود تونل انتقال گاردان بدین معنی است که اکثراً قسمت وسط صندلیهای عقب بلااستفاده است. فضای داخلی خودرو نیز بسیار شیک و باکیفیت است. در تمامی نسخههای جولیا بهصورت استاندارد چرم باکیفیت و نرم استفاده شده است که دارای دوخت برجسته هستند درحالیکه طراحی داشبورد نیز جالبتوجه است.
حال که کاملاً به نسخهٔ اسپرت و عملکردی آلفارومئو جولیا Quadrofoglio پرداختیم بهتر است نگاهی هم به نسخهٔ استاندارد آن داشته باشیم. کاپوت این نسخه آلومینیومی بوده و صندلیهای آن از نوع معمولی هستند اما مهمترین تفاوت میان این دو نسخه پیشرانهٔ آنها است یعنی جایی که نسخهٔ استاندارد به یک موتور 2 لیتری توربو چهار سیلندر توربو با 280 اسب بخار قدرت و 415 نیوتن متر گشتاور است؛ بنابراین درحالیکه جولیا Q ظرف 3.8 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر در ساعت میرسد، نسخهٔ استاندارد برای این کار به 5.1 ثانیه زمان نیاز دارد. موتور جولیا استاندارد مانند موتور V6 در سرعتهای بالا بسیار خوب عمل میکند تا جایی که میتوان آنرا بهترین حالت یک پیشرانهٔ چهار سیلندر توربو دانست.
در پایان این مطلب بهعنوان جمعبندی میتوان گفت پس از یک فرایند بسیار طولانی وعدههای فراوان، آلفارومئو یک سدان اسپرت کامل را ساخته است یعنی همان چیزی که مدتها از آلفا میخواستیم. جولیا خصوصاً در نسخهٔ Quadrofoglio مأموریت خود را بهخوبی انجام داده است. بااینحال اگر در بهسازی میاندورهای، آلفارومئو این سدان را به گیربکس دستی و سیستم ضد تأخیر توربو مجهز کند، احساس فرمان آنرا افزایش دهد و بازخورد نیروی پدال ترمز را هم ارتقاء بخشد، میتوان با قاطعیت گفت که جولیا بینقص خواهد بود. ولی تا آن زمان ما جولیای کنونی را همچنان با همین معایب هم دوست داریم.
منبع: MotorTrend