اخیراً حین گشتوگذار در فضای مجازی متوجه مطلبی شدم که اگرچه مربوط به چند ماه پیش است اما خواندن آن خالی از لطف نیست. در این نوشتار به خوبی میتوان با ظرفیتهای بالقوه صنعت و بازار خودرو کشور و همچنین دیدی که خارجیها به این حوزه دارند آشنا شد.
پس از صنعت نفت و گاز، صنعت خودرو بزرگترین صنعت کشور ایران است که حدود 10 درصد تولید ناخالص ملی را در اختیار داشته و 4 درصد اشتغال را نیز به خود اختصاص داده است. تولید خودرو در این کشور بین سالهای 2000 تا 2013 با افزایش قابلتوجهی مواجه شد؛ اما اعمال تحریمهای جدید علیه ایران از سال 2013 باعث شد تا کمپانیهای ایرانی نتوانند قطعات خودرو را وارد نمایند به همین علت تولید خودرو با افت مواجه شد و ایران جای خود را به ترکیه داد تا این کشور به عنوان خودروساز تاپ منطقه شناخته شود.
اما در طی سال گذشته بالاخره کشورمان با گروه 5+1 به توافقی دربارهی مسئلهی هستهای دست یافت که به اختصار “برجام” خوانده میشود. طبق برجام تحریمهای ظالمانهای که در طی چندین سال گذشته علیه کشورمان وضع گردیده بود برداشته شد و همین امر باعث شد تا خودروسازان جهانی بتوانند مذاکراتی با خودروسازهای داخلی داشته و خودروهای جدیدی را برای عرضه در کشورمان در نظر بگیرند. بازار خودروی کشورمان یکی از معدود بازارهای تقریباً بکر جهانی است که سالانه ظرفیت فروش بیش از 1.5 میلیون دستگاهی را داراست.
کمپانیهای خودروسازی بهصورت مستقیم و همچنین پشت پرده مذاکراتی با شرکای ایرانی خود به منظور پیش برد اهداف خود داشتهاند. ایران ظرفیت پتانسیل بزرگی دارد که خودروهای قدیمی، قطعات زیر استاندارد و موقعیت استراتژیک منطقه به عنوان هاب صادراتی مؤید همین نکته است. به علاوه ایران دارای جمعیت جوان و تحصیلکردهی زیادی است که خواهان خودروهای بهتری میباشند.
با اینکه ایران در اجرای سیاستهای خود پایداری صنعت خودرو موفق بوده اما تحریمهای اقتصادی اعمال شده بر این کشور بازار خودرویی را تحت تأثیر قرار دادهاند. نرخ بالای ارز و ممانعت این کشور از نقل و انتقالات مالی بینالمللی باعث شد جریان آزاد پول در بازار خودرو آسیب ببیند که این امر چالشی تمامعیار برای تأمینکنندهها به شمار میرود. این فضای خالی در اقتصاد یک فرصت برای بازیگران جهانی است تا به بازار خودروی کشور نفوذ کنند. تأمینکنندهها و شرکای OEM بهترین حالت ورود به بازار خودروی ایران است و البته انتظار میرود ایران واردات خودروها بهصورت کامل را محدود کرده و تمرکز خود را روی محلی سازی بگذارد. با توجه به اینکه شرکتهای محلی دسترسی محدودی به پایتخت دارند، بنابراین آنها مشتاق شرکای خارجی مخصوصاً شرکای غیر چینی هستند.
تقریباً 85 درصد خودروهایی که در ایران فروخته میشود بهایی زیر 50 میلیون تومان داشته و 99 درصد این خودرو بهای زیر 200 میلیون تومان دارند؛ بنابراین برای موفق شدن در این بازار باید از رقابتی بودن قیمتها اطمینان حاصل کرد. سگمنت های خودرویی جدید عموماً در تلاش برای جذب جمعیت جوان، شهری و طبقه متوسط با بهایی زیر 25 هزار دلار هستند.
ایران نیز در نهایت به خیل کشورهای دوستدار شاسی بلندها پیوسته و بازار در حال انتقال از سدان ها به ترکیبی از هاچبکها، کراس اوورها و شاسی بلندها است. درحالیکه سگمنت خودروهای لوکس تنها 1 درصد کل فروش صنعت خودروی ایران در تحت کنترل دارد اما نزدیک به 10 درصد کل ارزش بازار متعلق به آنهاست.
علیرغم چالشهای زیادی که وجود دارد ایران بهطور موفقیتآمیزی توانسته به میدان وسیع اقتصاد جهانی پای بگذارد و یکی از جذابترین مقاصد سرمایهگذاری در چند دههی اخیر دانسته میشود. اگر کمپانیهای خودرویی جهانی به قدر کافی باهوش باشند سریعتر وارد بازار ایران خواهند شد. این موضوع بهتر از آن است که دنبال جبران عدم توازنهای منطقهای مثل کاهش رشد چین باشند.