داستان حضور فراری 458 در ایران از کجا شروع شد؟
در حالیکه مدتهاست شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ ایرانی با گروه فراری و برای گرفتن نمایندگی این غول ایتالیایی درحال دستوپنجه نرم کردن با یکدیگر بودند، ناگهان چیتوز وارد میدان شد و ابتکار عمل را در دست گرفت!
در تیزر تبلیغاتی آنها یک فراری 458 دیده میشد که به طرز مشکوکی بر بدنه آن یک پلاک ملی خودنمایی میکرد، پلاکی به شماره ۲۸۹ق۹۶ ، ایران ۱۱ . . .
در اولین واکنش به این خبر یکی از جراید خودرویی نوشت طبق اطلاعات آنها این تیزر در یکی از کشورهای همسایه عربی گرفته شده و طراحان آن صرفا برای جذاب بودن و صد البته متفاوت بودن دست به چنین کاری زدهاند؛ از اینرو حضور این فراری در ایران منتفی است.
بعد از این خبر بود که در فوروم سایت گذرموقت یکی از کاربران با ارائه مدرکی برای نخستینبار اعلام نمود که چنین پلاکی متعلق به یک دستگاه پژو پارس سال بوده است. (هرچند که هنوز از صحت و سقم این موضوع خبری در دست نیست)
به هرحال با تکذیب حضور 458 در ایران، بار دیگر این فضای پر تنش جوی آرام را تجربه نمود؛ جوی که البته حکم آرامش قبل از طوفان را داشت!
خبرگزاری ایسنا چندی پیش با استناد بر آمار گمرک کشور در آبانماه اعلام نمود : « خودروی فراری 458 ایتالیا مدل ۲۰۱۲ ، با وزن 1500 کیلوگرم ، حجم موتور 4500 سی سی و با ارزش مالی 166 هزار دلار از کشور امارات به ایران وارد شده است ».
نویسنده این متن در واکنش به « عدم وجود هیچگونه قانونی برای اعطای اجازه ورود به این خودرو » چنین ادامه میدهد: « اين در حالي است كه اين خودرو به دليل اينكه نمايندگي در ايران ندارد داراي شرط خدمات پس از فروش براي واردات به ايران نيست . . . شرط واردات براي هر خودرو چهار مورد نو بودن، داراي خدمات پس از فروش، گواهي موسسه استاندارد و گواهي مصرف بهينه سوخت است ».
این نویسنده ماجراجو سپس با تکیه بر این امر که « ورود هر خودرو به کشور مستلزم ثبت سفارش در 6 ماه قبل از آن است » ، به سراغ لیست خودروهای وارداتی در ماههای گذشته رفته که نهایتا به نکته جالبی نیز میرسد؛ در میان خودروهای مجاز نه در لیست 18 خردادماه 1390 و همچنین نه در لیست 18 شهریورماه 1390 نامی از فراری به چشم نمیخورد!
نویسنده سپس جواب این سوال احتمالی که « پس چگونه برای چنین خودرویی مجوزهای لازمه صادر شده؟ » را از ساسان خدایی – مدیر توسعه و تجارت بازار ایران – جویا شده و از زبان ایشان چنین مینویسد: « ما يكسري مصوبات از دولت داريم كه به اشخاصي مانند ورزشكار، هنرمندان يا جانبازان خاصي اجازه داده ميشود كه اين كار را انجام دهند. در آنجا اعلام نشده كه مثلا خودروي فراري بدهيد! بلكه ذكر شده يك خودرو خارج از ضوابط فني واردات خودرو داده شود. اين است كه ديگر آن مولفههاي چهارگانهای كه براي واردكنندگان درنظر گرفته ميشود، براي آن فرد مورد اشاره بررسي نميشود». آقای خدایی همچنین با اشاره به خاص بودن چنین وارداتی از خودروها میگوید: « اين اتفاق شايد در حد دو، سه مورد در طول كل سال باشد ».
پس با این اوصاف دیگر تکلیف این مورد خاص مشخص شد اما اگر گمان میکنید این پایان ماجراست باید بگوئیم که متاسفانه چنین نیست!
ظاهرا داستان ورود افسانهای فراری 458 به ایران تمامی ندارد چرا که در همین روزهای اخیر عکسی در سایتهای مختلف خودرویی کشور منتشر شد که به اعتقاد برخی مهر تاییدی بر همه این ماجراها بود. طبق این عکس ظاهرا فراری داستان ما – برای مدت زمانیکه هنوز معلوم نیست – در بندر نوشهر حضور داشته است . . .
حال نوبت نتیجهگیری از این همه خبرهای عجیب و غریب است . . .
در اینکه حضور نمایندگی انحصاری فراری به کشور (طبق گفته کارشناسان گروه GSM) حتمی بوده، شکی نیست و همچنین اینکه تا همین چند روز اخیر یک دستگاه فراری 458 ایتالیا مهمان جاده های کشورمان بوده نیز با استناد به آمار گمرک کاملا صحیح است ، اما سوال باقیمانده اینجاست که فراری مذکور هماکنون در کجا روز را به شب میرساند؟!
در پاسخ به این سوال بعضیها میگویند این فراری از جنوب وارد شده و بلافاصله نیز از مرزهای شمالی کشور به بیرون انتقال یافته ؛ اما عده ای دیگر این ورود را کلا تکذیب میکنند و میگویند چرا از چنین خودروی خاصی فقط یک عکس آن هم با چنین وضعیتی منتشر شده؟! (که البته حق هم دارند) ؛ اما برخی دیگر صحت خبر ایسنا را زیر سوال برده و میگویند این خودرو از همان ابتدا از بندر نوشهر وارد شده نه بندر بوشهر و مقصر اصلی در اینجا حروف « ب » و « ن » بودهاند! ؛ دسته آخر نیز طبق معمول همان حرف همیشگی خود را میزنند: همه اینها بازیگوشی فتوشاپ کاران ایرانی است!
حال اگر جهتگیری و قضاوت ما را نیز در قبال این موضوع جویا باشید باید بگوئیم که در این میان برنده اصلی نه ایسنا – به عنوان اولین منتشر کننده این خبر جالب – بوده و نه حتی سایتهای خودرویی کشور – به عنوان اولین منتشر کننده عکس آن – هستند ؛ این عامل کمحرف اما باهوش که در همه این مدت بزرگترین سود خود را از این ماجراها برده است کسی نیست جز چیتوز!
دیگر قضاوت آخر با شما . . .