میورا کانسپت: گذشته در حال! فروچیو لامبورگینی زمانی که میورای افسانهای را نمایشگاه خودروی ژنو رونمایی کرد مطمئن بود ماشینی را به دنیا معرفی کرده که مرزهای خودرویی آن زمان را جابجا نموده است. خودرویی که بهعنوان اولین موتور وسط 12 سیلندر این شرکت، خطمشی خودروهای امروزی لامبورگینی را رسم نموده است.
اکنون بعد از 50 سال از آن زمان والتر داسیلوا طراح کنونی فولکسواگن میورا را روی کاغذهای طراحی برده و به آن روحی دوباره بخشیده و میتوان میورا را در کالبدی جدید و نمایی مشاهده کرد که اصول طراحیهای قرن 21 ام روی آن تأثیر گذاشته ولی همان بهتر که همین یک نمونه باقی میماند تا همان میورایی قبلاً میشناختیم در ذهنها باقی بماند و همین یک نمونه به موزه انتقال یابد.
لامبورگینی کانتو: چه خوب شد که تولید نشد! فرقی ندارد مرسدس باشد یا پورشه یا لامبورگینی! هر کارخانهای در مسیری که میرود فراز و نشیبهایی نیز دارد; اگر کانتاش یا میورا یا رِوِنتون را شاخهای لامبو بدانیم پس canto رو میتوان در لیست افتضاحات طراحیهای آن دانست.
فردیناند پیچ در سال 1998 اعتقاد داشت پروتوتایپ کانتو هیچوقت با معیارهای یک لامبورگینی وحشی سازگار نبوده چون طرفداران خودرو، لامبورگینی را با مدلهایی مانند میورا- کانتاش و دیابلو میشناختند، در صورتی که کانتو با آن چراغهای زشت و نمای عقب بسیار ناموزونش بیشتر مانند یک بچهٔ عقبافتاده بود تا یک لامبورگینی.
البته ناگفته نماند که کانتو بعد از بازطراحیها و رفع اشکالات در طول یک سال، به این شکل و شمایل دست یافته هرچند با داشتن موتور دیابلو sv-r که یک موتور 12 سیلندر 6 لیتری است و دست یافتن به حداکثر سرعت 360 کیلومتر در ساعت در پیست ناردوی ایتالیا باز هم نتوانست تولید شود و چه خوب شد که تولید نشد!
کالا; خودرویی که گایاردو و اوراکان باید مدیونش باشند! در نمایشگاه خودروی ژنو 1995 لامبورگینی کالا با یک پیشرانهٔ 10 سیلندر و قدرت 400 اسب بخار و شتاب 5 ثانیه و حداکثر سرعت 300 کیلومتر در ساعت رونمایی شد که دارای یک شاسی آلومینیومی بود و توسط طراحی معروف شرکت ایتال دیزاین; جیورجتو جیوجیارو طراحی شده بود. لامبورگینی، کالا را بهعنوان یک پروتوتایپ برای مدل معروف و موفق جالپا معرفی کرده بود و شیشهٔ عجیب جلوی آن اولین ویژگیاش بود که به چشم میخورد.
این خودروی زیبا توانست نظر اکثر مردم را جلب کند و حتی در مسیر خط تولید قرار گیرد ولی مشکلات مالی و اختلافات بین مدیران این شرکت مانع از تولید رسمی آن شد و حتی روزنامهنگارانی که برای تست این ماشین اقدام کرده بودند، آن را یک موفقیت دوباره برای لامبورگینی و آن را از تمامی جهات برتر میدانستند، از لذت رانندگی گرفته تا ارگونومی داخل خودرو. ولی افسوس که چرخهایش موزهٔ لامبورگینی را لمس کرد نه جادهها را!
پورتوفینو; بچهٔ ناقصالخلقهٔ کرایسلر و لامبو! تمامی همکاریها و به هم رسیدنها به یک نتیجهٔ دلخواه منجر نمیشود و پورتوفینو را میتوان مثالی برای این مورد دانست.
در سال 1986 کوین وردیون، مدل ناواجو را طراحی کرد. کانسپتی از کرایسلر ولی با نشان لامبو! ولی پروژه با کمی اصلاح و بازطراحی پورتوفینو نام گرفت که بر پایهٔ شاسی جالپا ساخته شده بود و با 66 سانتیمتر افزایش طول تبدیل به یک سدان شده بود.
درهای جلویی این خودرو بهمانند تمامی لامبوها، قیچی شکل باز میشد ولی درهای عقبی مانند همین درها ولی در جهت مخالف! که شبیه به ماشینهای فضایی بود تا یک خودروی شهری.
موتور این خودرو از جالپا به عاریت گرفته شده بود و برای اولین بار در نمایشگاه خودروی فرانکفورت به معرض نمایش قرار گرفت و در چندین مراسم خودرویی دیده شد ولی تولید؟ هرگز!
مارزال در سال 1967 فروچیو لامبورگینی فقط دو محصول در سبد کارخانهای خود داشت. 400 جیتی و میورا پی 400. و او به دنبال اضافه کردن یک خودروی دیگر بود و چه جیزی بهتر از یک خودروی 2+2 نفره.
لامبورگینی Marzal یک نمونه پروتوتایپ مفهومی که توسط لامبورگینی در سال 1967 در موتورشو ژنو به نمایش در آمده بود. طراحی این خودروی 2+2 نفره توسط Marcello Gandini صورت گرفته بود که بر پایه شاسی میورای افسانهای ساخته شد.
موتور آن را با نصف کردن موتور میورا که یک موتور 2 لیتری 6 سیلندر تخت بود که قدرت آن به چرخهای عقب انتقال مییافت. البته طراحی و ساخت آن به شرکت برتونه سپرده شد که نتیجهٔ نهایی به دلیل استفادهٔ شیشه زیاد در درها به مذاق فروچیو خوش نیامد. و در نمایشهای کوچک خودرویی لامبورگینی و برتونه دیده میشد.
لامبورگینی آتون; یکی از چند شاهکار برتونه شرکت برتونه در طول فعالیت خود ماشینهای معرکهای را برای لامبو طراحی کرده (میورا-کانتاش-اسپادا) ولی لامبورگینیهای خاصی مانند براوو و آتون را نیز در کارنامهٔ درخشان خود دارد.
مارک دسچامپ جانشین مارسلو گاندینی لامبورگینی آتون را طراحی کرده و در سال 1980 توسط لامبورگینی معرفی شد و سالها بعد در فیلمهایی مانند Robocop دیده شد که نشان از آیندهنگری لامبورگینی بود. این مدل مفهومی لامبورگینی به یک پیشرانه 8 سیلندر 3 لیتری مجهز بود که میتوانست 260 اسب بخار را تولید کند و روی آن گیربکس 5 سرعته دستی نصب بود. سیستم تعلیق این خودرو در جلو و عقب نیز جداگانه و از نوع مکفرسون بود.
این نام از یکی از خدایان مصری گرفته شده و طول آن نزدیک به 4 متر بود. در داخل این خودرو، لامبورگینی سعی داشت از تجهیزات دیجیتالی استفاده کند، تجهیزاتی که در آن زمان برای خود نوآوری محسوب میشد.
خطوطی صاف و تیز ولی درعینحال یک طراحی ساده و فضایی این خودرو را مانند وِننو این زمان خاص و زیبا کرده بود ولی باز هم ورشکستی این شرکت مانع این شد که این خودرو جادهها را لمس کند. این مدل مفهومی ساخته شده در سال 2011 در مزایده RM Sotheby’s به قیمتی بیش از 400 هزار دلار فروخته شد و فعلاً این خودرو کاملاً بهصورت سالم و در شرایط خوب قرار دارد.
موتورسیکلت لامبورگینی؟ چرا که نه!!! لامبورگینی دستی بر ساخت موتورسیکلتهای پرقدرت و سرعتی دارد همانگونه که خودروهایش هم پرقدرت و سرعتی ست.
البته نه در ایتالیا بلکه در لوتوس فرانسه ساخته شده و زمانی که پاتریک میمران این شرکت را خرید تصمیم گرفت که در کنار محصولات خودرویی این شرکت یک محصول متفاوت را عرضه کند و چه چیزی جالبتر از موتورسیکلت.
او برای ساخت موتورسیکلتهایش از مهندسهای کاوازاکی ژاپنی بهره گرفت و موتورهایی با حجم 750-900-1000 سیسی تولید کرد که قدرتی بین 90 تا 180 اسب بخار داشتند و به حداکثر سرعت 280 کیلومتر در ساعت دست مییافتند که با بهرهگیری از طراحی جالب و آئرودینامیکی موتورهایش کسانی را که لامبورگینی میخریدند را مشتاق به خرید یک موتورسیکلت از این شرکت هم میکرد. هدف اولیه این شرکت تولید 50 موتورسیکلت با قیمت 14000 دلاری بود و سفارشهای اولیهٔ 100 دستگاهی مدیران این شرکت را خشنود کرد و چند سالی ادامه یافت تا اینکه با بحران مالی اروپا و تأثیر آن بر کارخانههای نوپا باز هم تولید این موتورسیکلتها متوقف شد.
دوچرخه؟ شوخی میکنی؟ بله! لامبورگینی در ساخت دوچرخه هم دستی بر آتش داشته. همانگونه که آئودی یا آستونمارتین یا حتی جگوار نیز در حال حاضر چنین کاری میکنند. در سال 1980 لامبورگینی به ساختن دوچرخه روی آورد ولی نه هر دوچرخهای! دوچرخهای که در آلمان و با بهترین مهندسان و مکانیکها و مواد ساخته میشد و قیمت آن را منحصربهفرد میکرد.
بیزارینی پی 538; پاسخی برای فراری و پورشه! شاید در نگاه اول این خودرو شما را به یاد خودروهای مسابقهای پورشه یا فراری بیندازد ولی این خودرو یک خودروی مسابقهای است که با شاسی معروف و موتور تقویت شدهٔ 450 اسب بخاری میورا و بدنهٔ فایبرگلاسی با وزن 40 کیلوگرم که توسط جیوتو بیزارینی ساخته شده و کل خودرو وزنی معادل 700 کیلوگرم داشت.
البته نسخههای متفاوتی از این خودرو تولید شده که نمیتوان آن را به لامبورگینی نسبت داد ولی آنچه را که باعث میشود این خودرو را متعلق به لامبورگینی بدانیم این است که آخرین خودرو از 538 خودروی تولید شده که از شاسی و موتور میورا در آن استفاده شده به حداکثر سرعت 290 کیلومتر در ساعت رسیده است.
LM003; دومین شاسیبلندی که به همان اسکچهای اولیه ختم شد! زمانی که لامبورگینی تحت مالکیت مدیران اندونزیایی خود بود پیشزمینهٔ تولید اولین شاسیبلند لامبورگینی تحت عنوان LM002 کلید خورد. با اینکه بعد از تولید این محصول فروش کمتری نسبت به سایر محصولات لامبو داشت ولی در تماس از آمریکا به آنها اعلام شد که به فکر جایگزین این محصول باشند زیرا بازار آمریکا مناسب اینگونه ماشینها بود.
یکی از زیرمجموعههای کمپانی زاگاتو مسئولیت طراحی را به عهده گرفت و نام آن LM003 نام گرفت ولی در حقیقت همان LM002 بود با کمی تغییرات در طراحی و تغییر موتور آن از یک 12 سیلندر وی شکل به یک موتور توربوشارژر دیزلی. ولی این موتور به دلیل قدرت کم کنار گذاشته شد.
تحقیقاتی که برای فروش این ماشین صورت گرفت راضیکننده نبود زیرا با وجود محصولات قدرتمند آن زمان رنجروور و مرسدس کلاس M شانس کمی برای حضور این ماشین در بازار آمریکا وجود داشت. حتی مشتاقان و خریداران لامبورگینی بیشتر مایل بودند تا جایگزین خودروهایی مانند اسپادا و دیابلو را بخرند تا LM002 را.
بورنِئو یا گالیله اسمی بود که برای این پروتوتایپ در نظر گرفته بودند و طراحی آن شبیه به رنجروور و جیپ گرند چروکی آن زمان بود و برای آن 3 مدل در نظر گرفته شده بود مانند مدل روباز مانند LM002 و مدل 2 در و 4 در.
ادامه: صفر تا صد پروتوتایپهای لامبورگینی (بخش دوم)
نویسنده: امید پورسعیدی